♦♦---------------♦♦
وقتی دلتنگم بشقاب ها را نمی شکنم
شیشه ها را نمی شکنم
غــرورم را نمی شکنم
دلت را نمی شکنم
در این دلتنگی ها زورم به تنها چیزی که میرسد
این بغض لعنتی است
♦♦---------------♦♦
گاهی وقتا اونقدر سختی ها رو سره یه نفر زیاد میشه که فقط به عواملی که دارند خرابش میکنن میخنده
خنده هایی پر از درد
خنده هایی که راحت با کوچک ترین مکان آرومی یواش یواش چهره ی خودشون رو عوض میکنن
گریه میشن ، اشک میشن بغض میشن و میترکن
آهااااای آدم های شهره حرف های طعنه دار و نگاه های زخم دار
حواستون به حرفاتون ، به نگاه های معنی دارتون به رفتارتون باشه
شاید گاهی فکر کنید که طرف مقابل نفهمیده ، و حالیش نیست
ای کاش نفهمیده باشه
میشناسم کسایی رو که طعنه ها ، زخم زبون ها ، بی اهمیتی ها رو میفهمن و ساکت میمونن
آروم درون خودشون میشکنن
وجودشون پر از آه میشه
چشماشون ابری میشه
شاید به نظر بیاد قدرت جواب دادن ندارند
قدرت جواب دادن ندارند چون میدونند دل های شکسته به خدا نزدیک ترن و از آهشون میترسن
قدرت جواب دادن ندارند چون دوست ندارند کسی ازشون دلگیر بشه
قدرت جواب دادن ندارند چون بجای مغزشون دلشون تصمیم میگیره براشون
قدرت جواب دادن ندارند چون با خودشون میگن ما که عادت داریم به زخم زبون و طعنه ها ، شاید اگه چیزی بگم ناراحت بشه
قدرت جواب دادن ندارند چون بزرگیه خودشون رو تو کوچیک کردن و لگد مال کردن بقیه نمیبینند
همیشه برای بالا رفتن خودتون بقیه رو پایین نکشید
میشناسم دل هایی رو که با کوچکترین مهری دیوانه وار محبت پس میدهند
ارزش هر کس به بزرگیه دلشه
به پاکیه رفتارشه
به محبت بی چشم داشته
به سادگیه کلامشه
وسلام
* شیخ المریض *